امیرعباس گل پسرم متولد3 تیر1380 و کوثرامیرعباس گل پسرم متولد3 تیر1380 و کوثر، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

زیباترین گل پسر و گل بسر دنیا

سفر به آستارا تابستان 92

1392/7/17 13:08
نویسنده : مامان فاطمه
1,389 بازدید
اشتراک گذاری

بلال خوردیم ویه نوع بلال داشتن شیرین بود مثل قندبچه ها و بابایی دوست نداشتن ولی من بدم نیومد

 

بعد از تبریز  در راه به سرعین سرزدیم و در آب معدنی آنجا هم شنا کردیم خیلی داغ بود جوری که کوثر تا پاش به آب می خورد گریه    می کرد و می گفت سوختم سوختم چشمتون روز بد نبینه خودمم حالم بد شد از گرما و حرارت ولی آمدیم بیرون بستنی و آب میوه خوردیم تا حالمون جا اومدو منتظر بابایی و داداشی بودیم که  ناگهان چشمم به آش ماست خورد منم که عاشق آش ، جاتون سبز با کوثر جان رفتیمو آش خوردیم و بعد که بابایی و داداشی آمدند به طرف آستاراحرکت کردیم و در راه هم یه گشت کوچولو تو شهر زیبای زنجان زدیم که به نظر شهر خشنی میومد با اون سوغاتاش که قمه و کاردو ...ولی زیبا و تمیز با مردمی مهربان

زیبایی زیبایی وصف ناشدنی

گردنه حیران که واقعا" زیبا ست و هوا مه آلود سرد و بارانی و همه جا سبز و زیبا و شلوغ من دیگه چیزی نمی گم خودتون تو عکس ها ببینید

  خلاصه ساعت ١٥.٠٠ رسیدیم آستارا و تصمیم داشتیم چند روز آنجا بمونیم ولی به دلیل یه سری مسائل ،زیاد نموندیم و زیباکنارمون را هم حذف کردیم آستارا هم واقعا خنک و زیبا بود و یه سری به دریا و بازار زدیم و آنجا چون از مکان استراحتمون راضی نبودیم خودمون خونه گرفتیم خلاصه خوب و پر خاطره بود با اون نون بربری های خوشمزه واقعا نان بربری فقط نان بربری شمال بابایی خدا سلامتی و موفقیت بهش بده که واقعا سنگ تموم برامون گذاشت الهی زنده و پیروز قلبباشی بابایی عزیزقلب

 و همیشه شاهد بهترین ها برات باشیم ان شاالله

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)