امیرعباس گل پسرم متولد3 تیر1380 و کوثرامیرعباس گل پسرم متولد3 تیر1380 و کوثر، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

زیباترین گل پسر و گل بسر دنیا

سونوگرافی

1391/8/18 12:45
نویسنده : مامان فاطمه
834 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

خداوندا...

خداوندا تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهایت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترین تنهام؛ انسانم

خدا گوید :

تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
تو ای انســــان !
بدان همواره آغوش من باز است
شروع كن ...
یك قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من ...

 

 

من و بابایی عاشق بچه بودیم و بعد از ازدواج با یک برنامه ریزی منظم تصمیم به بچه دارشدن گرفتیم من از زمان عقد تمام نمازها و روزه های قضا را گرفتم و کل بارداری چند مرتبه به لطف خدا قرآن را تلاوت کردم و از کتاب ریحانه بهشتی کمک گرفتم

ریحانه بهشتی

به همه خانمها توصیه کردم قبل از باردارشدن حتما" بخونند .

بعد از بارداری مهم نبود پسر یا دختر مهم سالم بودن و عاقبت بخیر شدن بود برامون که به سفارش پزشک امیرعباس خانم کهنسال رفتیم سونوگرافی 

خانم کهنسال واقعا"دکتر نمونه ای بود ولی بعد از چند سال رفت تهران

بعد از سونو مشخص شد کاکل زریه .  من و باباجان چندتا اسم انتخاب کردیم و لای قرآن گذاشتیم تا اینکه اسم امیرعباس انتخاب شد و

این هم تصویر سونو ی پسرمه و کارت واکسیناسیونشه

 

عاقبت در یک شب از شبهای دور،کودک من پا به دنیا مینهد
آن زمان بر من خدای مهربان ،نام شور انگیز مـــــــادر مینهد
 
برایم دعا کن که فرشته ام کوله بار از بهشت بربندد
 

اینم سونوی امیرعباس جان نفس مامان قربونش برم جگر منه


فقط اومدم بگم ني نيم گل پسره .صحيح و سالم . خدايا شكرت.

واسم دعا كنيد ...

اینم فاکتور زایشگاه که هزینه زایمان امیرعباس جان با وجوداینکه مربوط به  تاریخ 03/04 /1380 است ولی چون من حالم خوب نبود و تب کردم و 3 روز بستری شدم هزینه اش بیشتر از زایمانم سر کوثر بود و تازه هم خودم وهم پسر گلم تو این بیمارستان خیلی سختی کشیدیم .

اصلا راضی نبودیم ولی به خیرگذشت

 

زمان بارداری دومم دکترم خانم جامعی بود .ایشون که از سادات بودند و معتقد خیلی آروم به توصیه اونم رفتم سونو اما اینبار سونوی

سه بعدی و اونجا داداشی و بابایی همرام بودند و خانم ادیب که سونوگرافی می کرد جنین را بهشون نشان داد و ازش عکس و فیلم هم داریم و مشخص شد که گل به سره وسالم الحمدلله خیلی خوشحال به خانه آمدیم و چنداسم  باز لای قرآن گذاشتیم و کوثر انتخاب شد

همیشه دعا میکنیم ایشالا خدا  به هر کی آرزو داره یه نی نی سالم و زیبا بده . فرقی نمیکنه چی باشه دختر یا پسر فقط سالم بدنیا بیاد. 

 deborah.mihanblog.com

اما

از وضعیت آزمایشم بگم که دیابت بارداری داشتم دکترم منو معرفی کرد به یه دکتر تغذیه اونم برام یه برنامه غذایی داد که با کمک خدا و همکاری بابا در 7 ماهگی این مشکل حل شد و خیال هممون راحت 

خدایا همه چی رو سپردم به تو. هرچی که تو بخوای همون میشه.

 

اینم سونو خانمی

عکس سرشو پاهاش بیشتر معلومه قربونش بره مامانی

 

سونوسه بعدی و این عکس صورت نفس مامانه

 

deborah.mihanblog.com

 

 

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است

نه در آن بالاها !

مهربان، خوب، قشنگ ...
چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید،
با دل کوچک من،

ساده تر از سخن ساده من
او مرا می فهمد !

او مرا می خواند،
او مرا می خواهد،
او همه درد مرا می داند ...

یاد او ذکر من است، در غم و در شادی
چون به غم می نگرم،
آن زمان رقص کنان می خندم ...

که خدا یار من است،
که خدا در همه جا یاد من است

او خدایست که همواره مرا می خواهد

او مرا می خواند
او همه درد مرا می داند ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)